ساچی
ساچی

ساچی

هر چه زنی بزن، مزن طعنه به روزگار من*


http://s5.picofile.com/file/8149939884/Raccoon_Small_880.jpg


میگه: بهش گفتم ک تو سختی زیاد کشیدی تو زندگیت.

من نیگاش میکنم..

بازم نیگاش میکنم تا ببینم منظورش از "تو" منه؟!!

می بینم داره ادامه میده همینطور.. و من تو "سختی" موندم.. من "سختی" کشیدم؟ "سختی" چیه دیگه؟ چی واسه من سخت بود مگه؟ اینکه من ی ور چرخیدم واسه خودم و روزگار ی ور دیگه واسه خودش.. میشه "سختی"؟! عدم تفاهم و تناسب من و روزگارم میشه سختی؟! نه.. من فقط سرسخت بودم که دیگه الآنم نیستم.. من فقط دیر باور بودم که الآنم نیستم.. من فقط و حتما با چرخ روزگار نچرخیدم که الانم نمیدونم کدوم وری داره میچرخه اصلا.. من فقط اصرار میکردم رو چرخشم که دیگه اصرار هم نمیکنم.. من فقط آرزوهامو جلو چشام میدیدم که حالا دیگه نمیدونم آرزو چ شکلیه.. من سختی نکشیدم دوستم.. من فقط با خیلی از آدما و زمانها و مکانها تناسب نداشتم! من فقط تو زمانهای خوب و بد در مکانهای بد و خوب بودم ..در زمانهای مناسب با آدمای مناسب در مکانهای مناسب نبودم یا من مناسب زمان و مکان و آدمای مناسب نبودم!!.. من فقط جور نبودم..

هماهنگ نبودم.. هماهنگ نبودم.. همین!


*شوریده شیرازی